ما قسم خوردیم


تقدیم به ...

سوختم وقتی آخر پیام به جای عشقم داداشی شنیدم...

باختم وقتی آخر هیچ پیامی دوست داشتنی نشنیدم

شکستم وقتی چند صفحه پیام دادم و یک کلمه بیشتر جواب نگرفتم

بدم اومد از خودم وقتی کسی که عشقمه حتی به زور باهام حرف میزنه

به زور جواب سلام میده؛ شک داره به من ،دوسم نداره ، تردید داره

نمیدونم این کابوس چرا ولم نمیکنه هر شب خواب این که ولم کردی رو میبینم...

چرا ساکتی عشقم ،حرف بزن این سکوت رو بشکن...

هر چی تو دلته بگو،هر چی میخوان باشن

اصن بگو منو نمیخوای،فقط اون چشات باشن

آخه تو که هیچوقت رفیق نیمه راه نبودی

تو که جا نمیزدی تو که بی وفا نبودی

تو که میگفتی ازم پا نمیکشی چی شد خسته شدی ازم....

این بود اون قول هایی که بهم دادیم

ما قسم خوردیم به جون هم زدی زیر قرارمون



دو شنبه 1 ارديبهشت 1393 1:38 |- Mohammad -|

hischat